روان شناسی شخصیت سالم از منظر قرآن

روان شناسی شخصیت سالم از منظر قرآن

روانشناسی شخصیت سالم یکی از مقولات بنیادین در اندیشه معاصر است. امروزه بسیاری از فیلسوفان، جامعه شناسان و روانشناسان رویکرد کارکردگرایانه به دین دارند؛ یعنی به جای بحث عقلانی از دین (رویکرد واقع گرایانه) یا علاوه بر بحث عقلانی از دین، از آثار و نتایج التزام نظری و عملی به دین در حوزه نیازهای روانی و نیازهای اجتماعی بحث می کنند. در نوشتار حاضر، پس از معناشناسی «شخصیت» در روانشناسی، به مؤلفه های «شخصیت سالم» در گفتمان قرآن پرداخته شده است. تأمل در آرا و نظریات روانشناسان، نشان از آن دارد که روان شناسان در معرفی «شخصیت سالم» نظر واحدی ندارند و از آنجا که تأثیر مبانی فلسفی در حوزه روانشناسی حقیقتی انکار ناپذیر است و مکاتب مختلف روانشناسی، در بستر معرفت شناسی و انسان شناختی رشد یافته اند، تأثیر دیدگاه های معرفت شناختی مکاتب مختلف در معرفی «شخصیت سالم» قابل ملاحظه است. از سویی دیگر، در نگاه برخی روانشناسان، ویژگی شخصیت سالم تحت تأثیر متغیر هایی چون عوامل فرهنگی و تربیتی، شرایط اجتماعی و اقتصادی و عوامل روان شناختی قرار دارد. در حالی که قرآن به تمام ابعاد و شئون وجودی انسان توجه نموده و او را موجودی دو بعدی «روحانی ـ جسمانی» معرفی نموده است. نوشتار حاضر روان شناسی شخصیت سالم را با توجه به سه ضلع وجود آدمی یعنی:1.گرایش و گروش، 2.بینش و نگرش، و 3.روش و منش بر اساس آموزه های قرآن کریم ترسیم نموده است. نیز به این نکته تأکید نموده که همان گونه که جسم سالم در حوزه پزشکی از ویژگی هایی برخوردار است که در سراسر گیتی سالم به شمار می رود، شخصیت سالم از منظر قرآن نیز برای همه انسان ها و در همه مکان های جغرافیایی، ویژگی های یکسانی دارد؛ اگر چه فرهنگ و باورهای آنان، داوری دیگری داشته باشد. این ویژگی ها تابع متغیر های مختلف نمی باشد.

مؤلفه های شخصیت سالم در قرآن

قرآن مجید شخصیت انسان را به گونه ای بیان نموده است که هم متمایز از حیوانات است و هم انسان ها را تنها به خاطر ویژگی های جسمانی در یک جایگاه به شمار نمی آورد، بلکه انسان های با ویژگی های روحی و روانی را در یک جایگاه شخصیتی معرفی می نماید. در نگاه قرآن، حقیقت انسان به روح و روان وی می باشد و روح الهی در انسان به ودیعت نهاده شده است و به تعبیری «روحی از خداوند است که انسان را آماده دریافت صفات عالی و عشق ورزیدن به حق می کند یا روح همان عنصر علوی است که انسان را آماده تحقق اموری والا و کسب صفاتی مقدس می سازد و او را برای ارتقا به مقامی بالاتر از حیوان شایسته می گرداند و هدف و غایت والا و خطوط اصلی زندگی و روش آن را برایش مشخص و ترسیم می نماید. علاوه بر این، بر گرایش او به منشأ ارزش ها و معارفی که حقیقت وجود انسان برای تحقق آنهاست نیز می افزاید» (البهی الخولی، آدم فلسفة تقویم الانسان وخلافته، 32ـ33) و از آنجا که ساختار روح و روان انسان با حیوانات متفاوت است و بدان سبب که حقیقت انسان به روح و روان اوست و از آن سو که قرآن شخصیت انسان را بر اساس باورها، انگیزه ها، اعمال و رفتارش ارزیابی می کند، بر همین اساس، روان شناسی شخصیت انسان سالم و صاحب قلب سلیم در نگاه قرآن از اهمیت خاصی برخوردار است؛ لذا بایسته، است ویژگی های شخصیت دارای سلامت و بهداشت روان را در سه حوزه «قلب، عقل و رفتار» یعنی «گرایش و گروش، بینش و نگرش، روش و منش از منظر قرآن مجید» مورد ژرف کاوی قرار گیرد و ویژگی های شناختی(Cognitive) و ویژگی های عاطفی (Emotional) و ویژگی های رفتاری(Behavioral) بررسی شود.

نقش و اهمیت آب از منظر قرآن

نقش و اهمیت آب از منظر قرآن

سال‌هاست که می‌شنویم که ایران عزیزمان از بی‌آبی رنج می‌کشد و این مسئله شرایط اقلیم‌های مختلف را با تغییرات جدی روبرو ساخته است بسیاری از روستاها را خالی از سکنه نموده، کشاورزی را با تغییرات روبرو ساخته و با کم شدن پوشش‌های گیاهی کم کم به سوی گرم‌تر شدن و خشکی جبران‌ناپذیر پیش می‌رویم.
آب که مایه حیات است و تمام هستی و موجودات زندگانی خود را مدیون این مایه حیاتی است امروزه بیش از هر دوران دیگری با رشد صنعت و جمعیت به صرفه جویی و جستجوی راه‌هایی برای حفظ و هدفمند‌سازی این ماده احساس می‌شود.
از این رو این احساس نیاز ما را بر آن داشت تا نگاهی مبسوط و جامع به آیات الهی و نقش و اهمیت آب از منظر قرآن بیاندازیم، به طور قطع اهمیت و ضرورت حفظ و نگهداری منابع آبی بر هیچ موجود زنده ای پوشیده نیست زیرا فهم ضرورت آن به حیات او متصل است؛ اما نگاه به آیات قرآن این فهم را به وجود می‌آورد که چگونه و با چه راهکار‌ها و اندیشه‌هایی می‌توان در حفظ آن اقدام نمود.

بیان لفظ آب ۶۳ بار در قرآن کریم
لفظ آب که معادل عربی آن «ماء» ۶۳ بار در قرآن آمده است، اين آيات اشاره دارند كه عرش خداوند بر روى آب بوده و حيات همه جان‏داران به آب وابسته است و نيز از نقش‏هاى گوناگون آن در زمين از احياى زمين، سرسبزى طبيعت، رويش گياهان رنگارنگ، پيدايش مراتع، مزارع و باغ‏ها با درختان مختلف و انواع گوناگون ميوه‏ها، سخن رفته است.
به نزول آب بر كوه‏هاى بلند و تأمين آب گواراى آشاميدنى، ايجاد نهرها و رودهاى بزرگ و تسخير آب درياها براى انسان نيز اشاره شده است. منابع و مخازن آب چون درياها، آسمان، كوه‏ها، نهرها، چشمه‏ها و چاه، از ديگر مسائل مربوط به آب است كه آيات قرآن به آن اشاره دارند. آياتى چند نيز از وجود آب در جهان آخرت به صورت يكى از نعمت‏هاى بهشت، خبر داده است.
قرآن كريم در همه اين آيات، ذهن انسان را از توجّه به علل و عوامل مادّى تأمين آب منصرف ساخته و به عامل اصلى تأمين آن، يعنى خداوند سبحان، معطوف داشته است؛ البتّه در اين آيات، گاه به مسائل علمى نيز اشاره‏هاى دقيق شده؛ امّا پيش‏تر و برتر از آن بر امورى داراى اهداف تربيتى و هدايتى تأكيد شده است.

احیای زمین توسط آب از آیات الهی است
با اين‏كه همه موجودات عالم از جمله آب، از آيات الهى است كه نشان از آفريننده آن دارد، در هيچ يک از آيات مربوط به آب، آفرينش يا وجود آب، آيه خدا شناسانده نشده؛ بلكه نزول آب از آسمان و درپى آن، احياى زمين، رويش گياهان و درختان مختلف با انواع گوناگون ميوه ‏ها كه درک آن براى همه افراد بشر محسوس است، از آيات الهى دانسته شده است: «هُوَ الَّذِي أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لَّكُم مِّنْهُ شَرَابٌ وَمِنْهُ شَجَرٌ فِيهِ تُسِيمُونَ؛ او كسی است كه از آسمان آبی فرستاد كه شرب شما از آن است، و گياهان و درختان كه حيوانات خود را در آن به چرا می‏بريد نيز از آن است» ( النحل/آیه ۱۰)
در اين بخش از آيات، گاه نزول آب از آسمان از نشانه‏‌هاى ربوبيّت مستمر الهى شناسانده شده كه چگونه خداى حكيم، آب را با تدبير و تقدير حكيمانه، به اندازه بر زمين مرده مى‏ريزد و با آن به زمين و اهل آن حيات مى‏بخشد؛ «وَ هُوَ الَّذي أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ نَباتَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ فَأَخْرَجْنا مِنْهُ خَضِراً نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَراكِباً وَ مِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِها قِنْوانٌ دانِيَةٌ وَ جَنَّاتٍ مِنْ أَعْنابٍ وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُشْتَبِهاً وَ غَيْرَ مُتَشابِهٍ انْظُرُوا إِلى‏ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ يَنْعِهِ إِنَّ في‏ ذلِكُمْ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُون‏ انعام؛ و هم اوست خدايى كه از آسمان آبى فرو باريد پس هر نبات را بدان رويانديم و سبزه‏‌ها را از زمين برون آورديم و از آن سبزه‏ها دانه‏‌هايى كه بر روى هم چيده شده بيرون آريم و از شكوفه نخل خوشه‏‌هايى است به هم پيوسته، و باغهاى انگور و زيتون و انار كه برخى شبيه و برخى نامشابه به هم است (خلق كنيم)، شما در آن باغها هنگامى كه ميوه آن پديد آيد و برسد (با چشم تعقل) بنگريد، كه در آن آيات و نشانه‏‌هايى (از قدرت خدا) براى اهل ايمان هويداست» (انعام/ آیه۹۹)

وابستگی و رشد و نمو گیاهان توسط آب
در این آیات تمام شگفتی‌هایی را که در آفرینش مخلوقات مختلف هست و رشد و نمو تمامی این موجودات را به نزول آب وابسته دانسته است و این خود از شگفتی‌های بزرگ جهان خلقت و از آیات الهی است و در آیه دیگر نیز این امر را شاهد هستیم: «الَّذي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَ سَلَكَ لَكُمْ فيها سُبُلاً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْ نَباتٍ شَتَّى كُلُوا وَ ارْعَوْا أَنْعامَكُمْ إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِأُولِي النُّهى؛ همان خدايى كه زمين را آسايشگاه شما قرار داد و در آن راهها براى شما پديد آورد؛ و هم از آسمان آب نازل كرد تا به آن آب آسمانى انواع نباتات مختلف از زمين برويانيديم.شما از آن نعمتها تناول كنيد و چهارپايانتان را هم بچرانيد، كه همانا در اين كار آياتى (از ربوبيت) براى خردمندان پديدار است‏» (طه ۵۳ و ۵۴)
در قرآن نزول آب و در پى آن، افزون بر إحياى زمين، پراكنده شدن جنبندگان نيز از آيه‏‌هاى الهى شمرده شده است: «إِنَّ فِى خَلقِ‏السَّموتِ والأرَضِ ... و ما أَنزَلَ اللّهُ مِنَ السَّماءِ مِن ماءٍ فَأحيا بِهِ الأَرضَ بَعدَ مَوتِها و بَثَّ فيها مِن كُلّ دابَّةٍ ... لَأَيتٍ لِقَومٍ يَعقِلون؛ محققا در خلقت آسمانها و زمين ... و بارانى كه خدا از بالا فرو فرستاد تا به آن آب، زمين را بعد از مردن زنده كرد و سبز و خرّم گردانيد، و در پراكندن انواع حيوانات در زمين، ... در همه اين امور ادلّه‏اى واضح براى عاقلان است» ( آيه ۱۶۴ بقره)

آب نشانه تحقّق معاد و قدرت خداوند 
در آياتى ديگر، همين پديده، نشانه تحقّق معاد و قدرت خداوند بر احياى دوباره مردگان دانسته شده است: «و مِن ءَايتِهِ أَنّكَ تَرى‏الأَرضَ خشِعَةً فَإِذا أَنزَلنا عَليهَا الماءَ اهتَزَّت و رَبَت إِنَّ الّذِى أَحياها لَمُحىِ المَوتى‏ إِنَّهُ عَلى‏ كُلّ شَى‏ءٍ قَدير؛ و از جمله آيات قدرت الهى آنكه زمين را بنگرى خشك و پژمرده كه چون ما بر آن آب باران فرود آريم بردمد و گياه برآورد و اهتزاز و نشاط و خرّمى يابد. بارى، آنكس كه زمين را زنده كند مردگان را هم زنده گرداند كه او بر هر چيز قادر است‏».
با نگاهی کوتاه و مختصر به آیات فوق نقش این مایه حیاتی و ضروری حیات آفرینش را مشاهده می‌کنیم که حیات و رشد و نمو همه چیز به آب بسته است و این امر آنچنان واضح است که خدای متعال برای فهماندن دوباره به زندگی برگشتن و احیاء مجدد در محشر از زنده گرداندن موجودات و زمین توسط آب استفاده کرده است، در این نوشتار فقط آیاتی که از اهمیت و نقش آب در زندگی حیوانی ، نباتی سخن گفته بود استفاده گردید و بدان اشاره شد، در نوشتارهای آتی جوانب دیگر این مایه حیاتی از منظر قرآن مورد بررسی و تدقیق قرار خواهد گرفت.

یادداشت از محمد گلشنی‌جم کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث

ریشه شناسی واژه قرآنی «قیوم»

ریشه شناسی واژه قرآنی «قیوم»

«قیّوم» یکی از اسماء جلاله خداوند متعال در قرآن کریم است که به علت قرار گرفتن در آیه مشهور آیةالکرسی و با توجه به کثرت قرائت این آیه، به یکی از پرکاربردترین نام­های خداوند نزد مسلمان تبدیل شده است. با این حال بحث های صورت گرفته درباره معنای واژگانی و تفسیری قیّوم، نشان از آن دارد که این نام از همان عهد مفسران نخستین، جای گفت وگو داشته و معانی متعددی برای این واژه بیان شده است. 

در این مقاله تلاش شده است تا با معرفی یک الگوی تعریب بر اساس ساخت واژگانی چون ابلیس و قسطاس، پیشنهاد تازه­ ای درباره کیفیت ساخت واژه قیّوم ارائه شود. در این پژوهش از روش ریشه شناسی واژگان استفاده شده و ساخت واژگان متعددی در زبان­های عبری، آرامی، سریانی و لاتین جهت کشف ساخت واژه قیّوم ملاحظه شده است.

کلیدواژگان: قیوم، حی، ابلیس، قسطاس، الگوی تعریب، ریشه شناسی

ادامه نوشته

تاثیر و جایگاه قرآن مجید در زندگی فردی و اجتماعی مومنین

تاثیر و جایگاه قرآن مجید در زندگی فردی و اجتماعی مومنین

بسیاری از بیماری های روحی و روانی افراد ناشی ازعدم پرهیز از ناپاکی ها و سرکوب نیروهای مقدسی است که خداوند از ازل در نهاد انسان قرار داده است. دستورات زیبای الهی که هر یک در معادلاتی فراتر از ذهن بشر لفافه شده است، زمینه ساز پرورش روحانی انسان ومنشا خیر و رحمت بسیار است. انجام اعمال عبادی و احترام به ارزش های الهی اذبه ای قوی برای رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی انسان و تنفرو پرهیز از ناپاکی ها را فراهم می آورد.

بواسطه ی قرائت سوره های قرآن در فرائضی چون حج و نماز رحمت و برکت مشمول مومنین می گردد. اگر انبیاء و اولیای الهی توانستند برطبیعت تصرف نمایند، همچون شکافتن دریا، زنده کردن مردگان طی الارض، خبراز عالم غیب، استجابت دعا، همه و همه به برکت حفظ پاکی ها، انجام عبادت های خالصانه و اطاعت از فرامین الهی بوده است.

هر انسانی که به پاکی ها و کرامت انسانی احترام بگذارد , لذت ترک لذت را , لذت بداند , خداوند نیز درهای رحمت و تفضل خود را بر او خواهد گشود و مورد عنایات خاص خودقرار خواهد داد.

یکی از آن دستورات بسیار مهم احترام و توجه به قرائت کلام الله مجید است.

اگرارزش و جایگاه این کتاب شریف دانسته شود ,دیگر کتابی مهجور در گوشه ی خانه نخواهد بود . که قرآن شفا و رحمت بر بندگان است. و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤمنین.(سوره اسراء،ایه 82)

درمان بیماری‌های قلب و نفس است.و طبق فرمایش نبی اکرم(ص): القرآن هو الدواء

روایات بسیاری از پیامبر و ائمه ی اطهار علیهما السلام ازتاثیر شگرف قرائت قرآن در زمینه های کلیه ی حاجات دینی و دنیوی، مسائل جسمانی ,محافظت از خانواده و اموال و برکت در آنها، حل مسائل روحی – روانی وحاجات اخروی در دست است؛ که خبر از باطن قرآن دارد.

معجزه ای بزرگ، کتابی الهی و بدون تحریف در دست ماست، اما بهره مندی و قدرشناسی ما از آن بسیارناچیز است. اگر لذت قرائت آن چشیده شود,انسی به وجود خواهد آمد که حذف آن مشکل است.

قرآن تاثیر شگرفی بر روح و شخصیت افراد دارد و موجب دوری از عادات و رفتارهای زشت و ناپسند می گردد. جوانی که با قرآن انس دارد و لذت این کتاب آسمانی را چشیده است، دنبال لذائذ نفسانی نمی رود. ریشه های ایمان، غیرت، مردانگی و جوانمردی و شهامت در وجودش مستحکم شده و از رفتارهای زشتی چون دروغگویی، گناهان زبان، نفاق و هر عمل خلافی مصون خواهد ماند.

بر اساس آیات قرآن، تلاوت آیات الهی موجب اصلاح افراد، انجام کارهای خیر و تزکیه ی انسان می گردد و غفلت از قرآن که زمینه ساز تقواپیشگی است رویگردانی بزرگی است به سمت خروج از ایمان. اما قرآن بر همه ی افراد موثر نیست چراکه این کلام الهی از استکبار، تمسخر و استهزاء، غفلت، کفر، کوردلی و گناه به عنوان مهم ترین موانع تاثیرگذاری آیات قرآن یاد می کند.

لذا قرآن بین کافران و مومنان حجاب ایجاد می کند؛ در مومنان ایجاد خشوع , تذکر,اقرار و تسلیم در برابر حق , هدایت و مغفرت نموده؛ و در کافران موجب اعراض از حق خشم و غضب می شود.

قرآن مژده و بشارت مومن و نور پرهیزکاران است و موجب انذار کافران.

پیامبر اکرم (ص) که قرآن با تمام عظمتش بر ایشان نازل گردیده است و آنرا به همراه عترت خویش درکنار یکدیگر خوانده وسخت ترین عمل برای شیطان را قرائت قرآن برشمرده و در فضیلت تلاوت قرآن فرموده اند:

تلاوت کننده و گوش فرا دهنده‌ی به قرآن، در پاداش، مساوی هستند. سوگند به خدائی‌ که جان محمد(ص) در دست قدرت اوست، پاداش شنونده‌ی قرآن که به آن معتقد باشد، از انفاق یک کوه طلا،در راه خدا، بیشتر است.

پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: نگاه کردن به خطوط قرآن، بدون خواندن نیز،عبادت است.

جایگاه قرآن در زندگی فردی و اجتماعی مومنین

تلاوت قرآن در هر مناسبتی سزاوار محافل مومنین است. زیبنده است در شادیها، درعزاداریها، درجشنها، ولیمه های حجاج و یا تولد نوزادان، مراسم و محافل قرآنی بپا داشت و کلام الهی را زینت و اولین برنامه ی محفل خود بدانیم.

حضور قاریان توانا درمجالس قرائت قرآن، بر شکوه مجلس می افزاید در غیر اینصورت می توان ختم یک سوره را به کمک نوارهای مضبوط از قاریان مشهور اجرا نمود و دلهای مومنین را به خشوع دعوت نمود.

در زندگی بزرگان و سالکان قرائت قرآن جایگاه ویژه ای داشته است. اهتمام ائمه ی اطهار و خوبان درگاه الهی به این کتاب شریف، در خور توجه است. 

کلام خدا دلپذیر و تاثیر گذار است. همانگونه که امام خمینی رضوان الله علیه انس خاصی با قرآن داشته اند . قرائت قرآن جزو کارهای روزانه ی امام بود در روز سه جزء قرآن خوانده و هر ده روز یکبار یک دور قرآن را ختم می کرده اند. امام در ماه رمضان یازده الی دوازده مرتبه قرآن را ختم می کرده اند؛ در حالیکه دومرتبه ختم کردن قرآن در ماه مبارک را نشان همت و مایه ی مباهات خود میدانند.

 کلام خدا شفاست و کرامت دارد. همانگونه که نفیسه خاتون آن بانوی پرهیزکار1 در طول عمر خود شش هزار بار ختم قرآن نمود و به برکت وجود پاکش و نسج قرآن با تار و پود وجودش به وسیله ی آب وضوی او, کودکی فلج شفا پیدا نمود.

کلام خدا نور است وتلاوت کلام الله هدیه ای نورانی و بزرگ است که خداوند آنرا به واسطه ی فرشتگان بر یکی از بندگان خوبش به شکل معجزه ای ماندگار هدیه کرد و تمام قرآن یکباره بر سینه ی بیسواد او ضبط گردید.

بدینگونه که کربلایی کاظم کریمی ساروقی 2 الفاظ قرآنی را در میان متون عادی عربی چون نور می دید و توانایی خواندن آن را می یافت درحالیکه بقیه ی الفاظ برای او ناآشنا و غیر قابل خواندن بود. وبا وجودیکه در حفظ دعا بسیار کند بود قرآن را سریع و معکوسا قرائت می نمود

بسیاری از علما او را محک زده و از توانایی حفظ و تفکیک اودر جداسازی کلمات قرآنی و عربی متحیر ماندند .

مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (ره) ایشان را خواستند واو را امتحان نمودند و او چندی درمنزل حاج سید اسماعیل علوی رئیس فرهنگ آن روز قم بود. همه روزه فرهنگیان و اهل علم با او ملاقات و از او سؤال می کردند. یکی از علمایی که او را دیده می گفت: اگر کسی اعتقاد به دین خداوند نداشت، کافی بود دو سه روز با کربلایی کاظم معاشرت می کرد، تا با دیدن این معجزه عجیب، به خدای متعال، قیامت، انبیا، و ائمه (ع) و به قرآن کریم معتقد شود.

آیت الله خز علی می گفتند:من بعداز فوت کربلایی کاظم متوجه شدم که به او اسرار آیات و باطن قرآن را هم تعلیم داده بودند. یعنی اگر کسی برای شفای مرض ناعلاج، پیدا شدن گمشده، طی الارض و مانند اینها از او سؤال می کرد، او با قرآن جواب می داد: مثلا به او گفته شد فلانی بسیار مقروض است و از شما تقاضای دعا دارد. درجواب گفته بود من جز قرآن چیزی بلد نیستم. به او بگویید آیه و من یتق الله یجعل له مخرجا تا آخر را تا ده روز فلان تعداد بخواند تا انشاء الله قرضش ادا شود. ولی نباید به کسی بگوید که اثرش از بین می رود.

همچنین شهید نواب صفوی-رهبر فدائیان اسلام- او را امتحان نموده، کلماتی از قرآن را با نهج البلاغه ترکیب کرده، خواندند و گفتند: این آیه درکجاست؟ کربلایی کاظم فورا کلمات قرآنی را نشان داد و گفت: اینها از قرآن است، ولی آنها قرآن نیست. پرسیدند: چگونه تشخیص می دهی؟ گفت: قرآن نور دارد و می درخشد.

امید که این هدیه ی گرانقدر بیش از پیش در زندگی ما جاری گردد.

 اللهم نور قلوبنا بالقرآن و زین اخلاقنا بالقرآن

ونجنا من النار بالقرآن و ادخلنا الجنه بالقرآن

اللهم اجعل القرآن لنا فی الدنیا قرینا و فی القبر مونسا

و علی الصراط نورا و فی الجنه رفیقا

و من النارسترا و حجابا

و الی الخیرات کلها دلیلا فاکتبنا علی التمام

وارزقنا ادآء بالقلب و اللسان و حب الخیر و السعاده و البشاره من الایمان

و صلی الله تعالی علی خیر خلقه محمد و اله

آمین یا رب العالمین

معجزه شق‌القمر

معجزه شق‌القمر در قرآن 

تحقیقات ناسا معجزه ی شق القمر را تایید می کند

آیات اولیه سوره قمر حاكی از این است كه ماه در گذشته شكاف عظیمی برداشته و دو نیم شده است و عكس‌هایی كه توسط فضانوردان موسسه ناسا از سطح كره ماه گرفته شده است شكاف‌هایی را بر روی این كره نشان می‌دهد كه وقوع این معجزه عظیم را اثبات می‌كند.

فضانوردان گفتند: موسسه ناسا سال‌ها در این رابطه مطالعه و تحقیق انجام داده است و مقالاتی فراوانی در این رابطه ارائه داده‌اند. در این رابطه شكاف‌هایی فراوانی را می‌توان توسط عكس‌ها بر روی كره ماه دید این شكاف‌ها بر سه نوع است؛ اول شكاف‌های مارپیچی است دوم شكاف‌های دایره‌ای است كه گاهی قطرش به هزار كیلومتر می‌رسد و آخر شكاف‌های مستقیمی است كه به طور كمربندی دور ماه را گرفته است. دانشمندان احتمال می‌دهند كه شكاف‌های دایره‌ای در اثر سقوط سنگ‌های آسمانی است؛ اما شكاف‌هایی كمربندی كه دور ماه را گرفته است نمی‌تواند با سقوط سنگ آسمانی پدید آمده باشد. آن‌ها ادامه دادند: طبق تصاویری كه از توسط فضانوردان ارائه شده است كاملا مشخصی می‌شد كه این دو نیم كره چگونه پس از جدا شده از هم به یكدیگر جوش خورده و متصل شده‌اند.

دكتر «دیوید پیت كوك» افزود كه مسئله شكاف و جوش خوردن در كره زمین هم اتفاق می‌افتد، در زیر اقیانوس‌ها شكاف‌های عظیمی ایجاد می‌شود و سپس با مواد مذاب به هم جوش می‌خورد كه گاهی سبب به وجود آمدن كوه‌های عظیمی در زیر اقیانوس‌ها می‌شود. این موضوع را یك دانشمند آلمانی كشف كرده است كه این قاره‌های كره زمین ابتدا یكی بودند یعنی تمام این خشكی‌ها روزی یكی بوده و لذا اگر این قطعات قاره‌ها را هم نزدیك كنیم همه به هم متصل می‌شوند و یك قاره را تشكیل می‌دهند و این در اثر شكافی است كه در زیر اقیانوس به وجود آمده است و روز به روز به این امتداد قاره‌ها افزوده می‌شود و فاصله آن بیشتر می‌شود به طوری‌كه سالی چند صدم سانتی‌متر این فاصله‌ها افزایش می‌یابد و این همان معجزه قرآن كریم است كه فرموده: «وَالأَرْضَ مَدَدْنَاهَا»یعنی ما خشكی را كشش و گسترش دادیم و هم می‌تواند یكی از نكات جالبی باشد كه قرآن كریم آمده است و علم روز و دانشمندان آن را كشف كرده‌اند.